فوتبال PES 2008

این چند روز که خونه بودم نشستم pro evolution soccer 2008 رو سوراخ کردم.این بازی فوتبال همین دو سه هفته پیش اومد توی بازار، منم به شدت به بازی کردن فوتبال علاقه دارم،معمولا یا بازی نمی کنم یا فوتبال بازی می کنم، اونم در حد تیم ملی. pes 2008 نسبت به ورژن قبلیش فرق کرده، یه جورایی به فیفا (Fifa) نزدیک شده.گرافیکش هم خیلی جالبه،به زور و با گرافیک 128 اجراش میکنم(این کامپیوترم هم کم کم داره به لگن تبدیل میشه).خلاصه که بازی خوبیه، البته اگه که از فوتبال خوشتون بیاد.

ولی وقتی بازی کردنم تموم میشه و در واقع چشمم خسته میشه و یه نگاهی به ساعت میندازم عذاب وجدان می گیرم. آخه پسر، چرا اینقد میشینی پای رایانه! وقتت رو با بازی تلف میکنی؟ (با خودم بودم)

اندر باب لپ لپ، فقه و حاج آقا منتجب نیا !

نمیدونم شما در مورد این چیزی شنیدید یا نه: حکم فقهی لپ لپ.!! خوب من احتمال رو بر این میذارم که چیزی در موردش نمیدونید.قضیه از این قراره که دو هفته پیش (یا یه کم قبلتر) یه تصویر توی بالاترین قرار گرفت که توی اون از مراجع تقلید در مورد معامله لپ لپ پرسیده بودن. مراجع هم متفق القول بر باطل بودن این این معامله حکم کردن.
تصویر رو ببینید

تو نگاه اول آدم میگه بسم الله، چی میگن اینا.خلاصه اینکه کلی خنده دار به نظر میرسه.خوب این از نگاه اول، اما اگه از دیدگاه حقوقی و فقهی به قضیه نگاه کنیم قضیه فرق میکنه.در فقه و همینطور حقوق مدنی ما در مورد معاملات اومده که مالی که خرید و فروش میشه باید معلوم باشه(یعنی مجهول نباشه، لپ لپ، سک سک یا هر چیز دیگه ای معلوم نیست دقیقا چی توشه). (ماده 216 ق م)

دیروز پریروز بود درس فقه داشتیم.استادمون هم آقای رسول منتجب نیا هستن. گفتم از باب مزاح این سوال رو سر کلاس ازشون بپرسم.بعد این که سوال رو مطرح کرد با تعجب پرسید که لپ لپ چیه؟! منم توی همهمه و خنده بچه ها حالا باید توضیح میدادم که این شی مجهول الهویه چیه.خلاصه بعد از توضیحات لازمه جناب حاج آقا منتجب نیا هم نظرشون رو گفتن: معاملش باطله…

راستی جناب حاج آقا منتجب نیا رو می شناسید؟

این هم وضعیت ما

الان میخواستم یه مطلب در مورد لپ لپ بنویسم، وقت نشد. کلا هر وقت اومدم توی خوابگاه پست بفرستم نشده.اصلا نه وقت میشه که اون چیزی رو که توی طول روز دیدی بنویس نه حوصله میکنی.به خصوص که کامپیوتر هم همیشه در دسترس نیست. اینم بساط ماست دیگه!

فیس بوک برای پاکستانی ها

الان توی یاهو نیوز یه خبر خوندم در مورد فیس بوک.وبلاگ نویسها و اهالی اینترنت توی پاکستان برای مخالفت با پرویز مشرف و اوضاعی که توی پاکستان ایجاد کرده از فیس بوک استفاده میکنن.جلل الخاق! چه کارا که با این فیس بوک نمی کنن.

تو همین خبر اومده که: به خاطربسته شدن دو شبکه خبری تلویزیونی، اینترنت به یک ابزار بزرگ برای مخالفان برویز مشرف تبدیل شده.

حال بماند این صحبتها، Facebook چه میکنه!!؟حالا میشه تاثیر اینترنت و به خصوص وب 2 رو توی جوامع دید.دیگه کاملا معلومه که اینترنت یه وسیله فوق العاده قوی تر و کارآمدتر از تلویزیون و رادیو و هر وسیله ارتباطی دیگه ای می تونه باشه، اون هم در جوامع امروز دنیا.

– متن خبر در Yahoo news

امان از دست این Akismet، ببخشید!

نمی دونم این Akismet   رو چه حسابی بعضی از کامنت های درست و حسابی رو اسپم شناسایی می کنه و البته متاسفانه بعد یه مدتی کمتر از 24 ساعت حذفشون میکنه. همین جا ابراز شرمندگی می کنم که کامنت های چند تا از دوستان تایید نشد. راستش حتی خودم هم نتوستم بخونمشون. می خواستم اینا رو بگم که رفقا فکر نکنن ما خیلی خودمونو تحویل می گیریم.همین جا از همتون عذر میخوام.

 

پا شکسته

بالاخره گچ پام رو باز کردم.حالا دیگه احساس راحتی و آزادی می کنم. این هم تصاویر هنرمندی های رفقا روی گچ…

 

میشه گفت تجربه خوبی بود، ولی خوب هر چیزی ارزش تجربه کردن رو نداره

ما و کهکشانی به این بزرگی!

دیشب کلی به آسمون نگاه کردم.کلا هر وقت حالم می گیره دوست دارم به آسمون نگاه کنم.نگاه کردن به این خلقت و عظمت همیشه آرومم میکنه، از یه طرف هم از خودم می پرسم که کجای این دنیایی؟ ما توی این کهکشان به این بزرگی و هزاران هزار کهکشون دیگه چی کار می کنیم؟ چه نقشی داریم؟ واقعا ما چقدر کوچیک و حقیریم … ولی با این حال باز هم جهان اکبریم.